شبکه یک - 15 اسفند 1399

"خانواده" ، نهاد آفرینش و پرورش "انسان" (زن، مرکز خانواده)

بمناسبت ۸ مارس، روز زن در سازمان ملل _۱۳۹۷

بسم‌الله الرحمن الرحیم

مکتب انقلاب اسلامی راجع به خانواده موضع بسیار مترقی دینی داشت در قانون اساسی ما هم آمد. بخش‌های زیادی‌اش هم واقعاً در این 40 سال اجرا شد. وضعیت زن در ایران در این 40 با قبل از آن و با همه کشورهای دیگر اصلاً قابل مقایسه نیست. فضایی ایجاد شد که زنان بتوانند با حفظ حرمت و کرامت‌شان بدون این که استثمار جنسی نشوند در خدمت مردان فاسد قرار نگیرند علاوه بر خانه، در بیرون از خانه، در جامعه هم در همه صحنه‌ها حضور پیدا کنند. یک چنین وسعت و سرعتی در همه جهان بی‌نظیر است این را همه دنیا می‌گویند. مخالفین انقلاب هم می‌گویند، می‌گویند این همه سرعت و وسعت حضور و ارتقای زنان در همه عرصه‌ها با امکان حفظ حجاب و کرامت و عزت در تمام دنیا نه نظیر دارد و در تاریخ ایران هم سابقه نداشته است. به حدی که می‌گویند این‌قدر زیاده‌روی شده و سرعت زیاد بوده حتی افراط شده که از آن طرف صدماتی به خانواده وارد شده که یک بخشی از آن مربوط به این بوده که این سرعت درست مدیریت نشده و همین‌طور تخته گاز رفته‌ایم.

ولی اصل این که نگاه به خانواده در مبانی انقلاب اسلامی چه بوده است؟ در مقابل نگاه امثال وهابیت به زن، که کلاً به زن این آخوندهای وهابی و این تیپ از تفکر سنی افراطی زن را درست مثل غرب، درست مثل نظام سرمایه‌داری سکولار غرب، زن را فقط در جنسیت و شهوت می‌بیند. منتهی او نوع لیبرال و سکولار آن است و این نوع مذهبی آن است و این که زن، ابزاری در خدمت مردم است کار دیگری در این عالم ندارد! همین نگاه را، نگاه غربی دارد منتها با ادبیات غیر دینی و ضد دینی؛ آن هم می‌گوید زن تا وقتی ارزش دارد که در خدمت مرد باشد. زن، در عرصه هنر می‌تواند بیاید به شرط برهنگی! به شرط آرایش برای مردان دیگر. زن در عرصه اقتصاد و همه جا بیاید، اصلاً خانه را رها کن، خانه نابود، خانواده متلاشی بشود همسر و فرزند چیست، اصلاً ازدواج چیست، همه جا بیاید اما دیگر از هویت انسانی زن باید صرفنظر کنی، تو فقط هویت زنانگی باید داشته باشی به درد مرد باید بخوری. کالایش را می‌خواهد تبلیغ کند زن، ابزار است و آن کالا هدف است. زن، وسیله است یعنی وقتی زن را می‌آورد نیمه برهنه آرایش کرده و کنار او یک کالایی لاستیک ماشینی، یخچالی تبلیغ می‌کند یعنی زن وسیله است، این یخچال هدف است یعنی ارزش تو از این یخچال کمتر است تو وسیله‌ای این هدف است. می‌خواهد در عالم سینما فیلم او فروش برود باید زنان زیبا و نیمه‌برهنه و آرایش کرده فقط با نقش عمدتاً جنسی و سکسی بیایند. در عرصه‌های مختلف، حتی زن می‌آید ژنرال می‌شود، آمدند از او پرسیدند که مشکل اصلی چیست گفته مشکل اصلی تجاوز به من از طرف همکارانم است! زن مسنی که سرلشکر است، در میان همه مردان او را آن‌جا سرلشکر کردند این هم این‌گونه با او رفتار می‌کنند. خب نگاه اسلام، این است که اولاً مسابقه راه انداختن بین زن و مرد خیانت به هر دوی آن‌هاست، زن و مرد رقیب همدیگر نیستند زن و مرد در جامعه کاملاً مثل هم هستند و در خانواده مکمّل هم هستند. یک جاهایی زنان از مردان قوی‌ترند، مسابقه زن با مرد یعنی چه؟ به ضرر خودش است. خب زور بازوی مرد از زن بیشتر است، بگویند زنان بروند با مردان مسابقه سر قدرت و ثروت بگذارند، خب چه کسی بازنده است؟ معلوم است که کی بازنده است؟ زور مردان بیشتر است یا زور خانم‌ها بیشتر است؟ منتها این زور را برای چه به مرد داده‌اند؟ برای خدمت به زن و خانواده‌اش و خودش. و خداوند به زن قدرت‌هایی داده که به مرد نداده،‌ عاجز است. مرد عاجز مطلق است. مسئله زور بازو نیست، قدرت‌های دیگری است، ظرفیت‌هایی است که خداوند به زن داده که مردها همه‌شان با هم جمع بشوند نمی‌توانند. خداوند مرد را محتاج به زن و زن را محتاج به مرد آفرید. شأن و ارزش‌شان مثل هم است در محضر خداوند کاملاً مساوی‌اند در اغلب کارکردهای اجتماعی، اقتصادی، این‌ها همه مثل هم هستند و در یک مواردی هم متفاوت هستند. چرا در آن موارد متفاوت با هم رقابت کنند و مسابقه بگذارند؟ اسلام می‌گوید مسابقه ندهید بلکه تعاون و همکاری کنید به هم خدمت کنید، خدمت مرد به زنش عبادت است خدمت زن به مردش عبادت است خدمت هردو به فرزندان‌شان عبادت است، خدمت همه به جامعه عبادت است. شمایید و خدا. راه مرد و زن به سوی خدا یکی است. در یک مواردی هم ممکن است راه‌هایشان متفاوت است که اقلّ موارد است. خب آن‌جا چرا مرد بگوید من می‌خواهم راه زنان را بروم و زنان هم بگویند من می‌خواهم راه مردان را بروم؟ قرآن به زنان و مردان می‌فرماید آرزو نکنید که جای هم باشید. «لاتتمنّوا» آرزو نکند مرد که کاش من زن بودم. الآن با بعضی از مردها صحبت می‌کنیم می‌گویند خوش به حال زن‌ها کاش ما زن بودیم! خیلی‌ها را آدم می‌بیند، یا زنی بگوید کاش ما مرد بودیم می‌گوید اشتباه می‌کنی باز تو اگر مرد هم باشی مشکل داری. آن مردی که می‌گوید کاش من دختر بودم و دختر به دنیا می‌آمدم تو اگر دختر بودی باز هم مشکل داشتی، چرا؟ چون استدلال او این است که کاش من زن بودم زن‌ها وظیفه ندارند کار کنند من الآن باید سربازی بروم، کار بکنم، شغل پیدا کنم، اجاره خانه، خانه بخرم، همه مصیبت‌ها سر من است زن اصلاً وظیفه‌ای ندارد کاشکی زن بود. خب تو که برای راحت‌طلبی‌ات می‌گویی کاشکی زن بودی مگر زن وظایف و مسئولیت‌ها و کار نداری؟ تو اگر زن هم بودی می‌گفتی کاشکی مرد بودم. بعد می‌گفتی کاشکی خواجه بودم اصلاً نه زن بودم نه مرد بودم! بعد آخرش می‌گویی کاشکی اصلاً نبودم. این‌ها که فلسفه کاش گفتن‌ها و آرزو گفتن‌ها نیست.

در اسلام و در منطق انقلاب اسلامی این بود که خانواده، یک کانون انسانی است، فقط یک کانون غریزی نیست، یک بُعد آن غریزه و نیازهای مختلف است که آدم خانواده تشکیل می‌دهد، یکی شهوت جنسی مرد و زن به همدیگر است، یکی نیاز عاطفی است، تنها نباشیم، یک کسی باید باشد با هم باشیم. تنهایی این مسیر را رفتن سخت است. تا دیوانه شدن راه دارد، و... یک بخشی‌اش غریزی است، حیوانات هم این را دارند حیوانات هم نر و ماده دارند به هم نیاز دارند دنبال هم می‌گردند، با همدیگر لانه می‌سازند، یک کارهایی را نر می‌کند یک کارهایی را ماده می‌کند. تا این‌جایش که غریزی و فطری است. خب این هم مهم است مگر هرچه که غریزی است بد است؟ غریزه کار خداست، غریزه که در انسان به فطرت ارتقاء پیدا می‌کند فعل خدایی است مقدس است. این احساسات مادرانه، پدرانه، مردانه، زنانه، شوهرانه، این احساسات خلق خداست مقدس است چرا با این احساسات باید مبارزه کرد؟ این‌ها کسب زندگی است اگر عشق و عاطفه و شهوت، این سه‌تا اگر نبود اصلاً زندگی امکان نداشت، مگر زندگی همه‌اش قدرت و ثروت و تکنولوژی و عقلانیت و علم است؟ اگر این سه‌تا نباشد شهوت، عشق و محبت و عاطفه و احساس، اگر این‌ها نباشد انسان، انسان نیست. این‌ها چه زمانی مشکل درست می‌کنند؟ وقتی این‌ها باشد عقل نباشد. آن وقت مشکل درست می‌شود. این‌ها باشد با عقل هم مدیریت بشود. لذا در فرهنگ اسلامی، خانواده یک کانون بسیار متعالی و محترم است و باید خانواده را مقدس دانست، بسیار با منزلت است باید منزّه نگه داشت. چون خانواده بستر تربیت انسان است، خانواده یعنی انسان، خانواده یعنی سکوی پرش انسان، چه زن، چه مرد. خانواده فقط بستر تکوین و پیدایش انسان نیست که به دنیا می‌آید و متولد می‌شود خانواده بستر رشد و قرار روحی و جسمی انسان است. ملتی که دیگر خانواده ندارد از بخش مهمی از انسانیت محروم است. این‌هایی که بی‌پدر و مادر بزرگ می‌شوند حالا آن‌هایی که پدر و مادرهایشان را از دست می‌دهند آن بحث دیگری است و مشکل است. ولی آن‌هایی که با این سیاست‌ها خانواده‌ها را متلاشی می‌کنند با طلاق و خیانت‌های جنسی زن به مرد، مرد به زن، برهنگی، فساد، این‌هایی که خانواده را از بین می‌برند این‌ها بخش مهمی از انسانیت را از انسان‌ها می‌گیرند. ببینید یک اصل اسلامی در تمدن‌سازی و جامعه‌سازی و حکومت این است، این جمله خیلی مهم است، پیشرفت صنعتی، پیشرفت علمی، پیشرفت اجتماعی، سیاسی همه کار بکنید زنان و مردان در همه عرصه‌ها باشند اما روش‌هایی را ابتکار کنید، شیوه‌هایی را انتخاب و بوجود بیاورید که با حفظ خانواده بشود این کارها را کرد نه بدون خانواده. یعنی به قیمت فروپاشی خانواده زن و مرد نخواهند رشد علمی بکنند. من می‌خواهم مدرک بگیرم بگویند خانم دکتر یا آقای پروفسور؛ انجام بده اما به شرط حفظ خانواده. رابطه‌ات با همسرت و فرزندانت، این‌ها مهم هستند. من می‌خواهم جامعه را نجات بدهم. باریک‌الله عجب همتی داری، مگر بچه‌های خودت جزو جامعه نیستند؟ خب اول بچه‌هایت را نجات بده بقیه را هم نجات بده. بله ممکن است کسی بگوید من برای بچه‌هایم تلاش کردم نتوانستم، در بخش اجتماعی موفق شدم اما در بخش خانواده و بچه‌های خودم با این که زحمت کشیدم اما موفق نشدم! آن عیبی ندارد پیش می‌آید. اما نه این که رها کنیم. من فعال علمی‌ام، من فعال سیاسی و اجتماعی‌ام، فعال اقتصادی‌ام، من فعال هنری و رسانه‌ای‌ام، خب بچه‌هایت چه؟ اصلاً خبر داری بچه‌هایت چگونه زندگی می‌کنند و خانه‌ات چه خبر است؟ نه دیگر؛ من فعال اجتماعی‌ام! خب این که هنر نیست. یک بخش مهمی از وظایفت را نابود کردی، چه مرد و چه زن، هنر این است که اگر می‌توانید باید هر دو را با هم داشته باشید. اگر هم نمی‌توانی هندوانه بزرگ زیر بغلت نگیر، لقمه بزرگ‌تر از دهانت برندار، هرچقدر که توان آن را داری جلو برو،‌ همان‌قدر مسئولیت داری. ما چقدر در این سال‌ها دیدیم کسانی که دنبال مدرک و شغل‌های اجتماعی و به اصطلاح علمی و سیاسی بودند و خانواده‌هایشان از هم پاشید. با چندتا بچه طلاق گرفتند این غلط است. تو بی‌هنری، بی‌عرضه بودی، باید هر دویش را با هم مدیریت کنی، می‌شود، باید عقل داشته باشی، باید برنامه‌ریز باشی و احساس مسئولیت کنی. این‌هایی که می‌گویند آقا نمی‌شود هم خانه‌داری هم کار بیرون، به نظر من این‌طوری نیست. خانه‌داری را نباید افراطی کنی. بعضی‌ها هستند یعنی باید خانه‌داری هر لحظه باید هر جای خانه هر چیزی بود زود... نه این‌طوری نیست با وسواس. کار اجتماعی هم که کردند، نه؛ ما دیدیم خانم‌هایی که، زنان بزرگی که در خانه و در جامعه موفق بودند منتها موفق نه این که مشهور شده، پول‌دار شده؛ موفق بود یعنی خدمات بزرگی کرد. ما خیلی‌ها را دیدیم. من خودم از کوچکی دیدم مثلاً مادر خود بنده 8 تا بچه داشت. کاملاً سیاسی، اجتماعی، خدمات اجتماعی. ما در خانه یک بار احساس نکردیم که ما مادر نداریم این مادر ما سیاسی است همه‌اش دنبال کارهای سیاسی است ما مادر نداریم، اصلاً چنین احساسی نداشتیم. همیشه من یادم هست ایشان اول صبح زود غذایش آماده، خانه تمیز، لباس‌های بچه‌ها آماده، کفش‌ها فلان، هرکس هرجا می‌خواهد می‌رود، هیچی کم نبود، در عین حال وقتی ما مدرسه می‌رفتیم ایشان بیرون مشغول مسائل سیاسی و اجتماعی‌شان بودند. اولین زنی بود که در مشهد زمان رژیم شاه راننده بود. اصلاً زمان شاه زن باحجاب راننده ماشین نبود، در مشهد که قطعاً اولین شخص بود که دستکش و مقنعه داشت که آن زمان هم مسخره‌اش می‌کردند حاج خانم، خاله‌باجی برو کنار. حالا از همه آن‌ها بهتر هم رانندگی می‌کرد جنگی! در اولین تظاهرات انقلاب که حتی دو روز قبل از قم، 17 دی 56 در مشهد بود که اولین تظاهرات انقلاب ما زنان بودند 200- 300 تا خانم در مشهد بودند که ایشان شرکت داشتند از این پوشیه‌ها هم زده بودند که شناخته نشوند. خب در اولین تظاهرات انقلاب بوده، در خدمت به خانواده فقرا و مستضعفین بوده که می‌رفتند به خانه‌های فقرا خدمت می‌کردند. ازدواج بین پسر و دخترهای فقیر را انجام می‌دادند برایشان جهیزیه تهیه می‌کردند. بعد از این که انقلاب پیروز شد، در انقلاب تظاهرات و درگیری‌ها، بعد از انقلاب درمانگاه رفتند زدند به نام رُفیده آن صحابی پیامبر(ص) که در جنگ‌های صدر اسلام پرستاری می‌کرد. خب ایشان در تمام فعالیت‌ها بود 8 تا هم بچه داشت ما هم یک بار احساس نکردیم که بابا این مادر ما که مدام به فکر مردم است پس ما چی؟ من این حرف را قبول ندارم که بگویند نمی‌شود هم کار خانه و هم کار اجتماعی! چنان که در مورد مردها هم قبول ندارم مردهایی که می‌گویند ما هزارتا گرفتاری و خرج داریم باید خرج زندگی و اجاره خانه در بیاوریم دیگر فرصت کار سیاسی و فرهنگی و دینی نیست آن‌ها هم بیخود می‌گویند بله مگر یک عده خاصی که واقعاً وضع زندگی‌شان یک‌طوری است که باید دو شیفت، سه شیفت کار کنند و نمی‌رسد آن‌ها همان کارشان عبادت است. اما باید فضا را طوری کنی که زندگی‌ات تأمین بشود و یک وقت آزاد هم پیدا کنی برای رشد فرهنگی و کار اجتماعی. کاملاً می‌شود، برنامه‌ریزی می‌خواهد مرد و زن. ضمن این که این تصور که کسی که دارد کار خانه یا کار بیرون می‌کند این کار فرهنگی نیست این کار ارزش ندارد خانه‌داری یا کار بیرون این‌ها کار پست است. این تفکر، تفکر بسیار غلط و خطرناک و مضرّ است. اسلام این را قبول ندارد، مرد و زن، چه کار خانه چه کار بیرون که در کنار بقیه کارهایشان می‌کنند اسلام می‌گوید این جهاد فی‌سبیل‌الله و عبادت است. زنی که دارد به شوهرش، به بچه‌هایش خدمت می‌کند بله زن به لحاظ فقهی نه وظیفه پخت و پز یا نظافت دارد. فقه ما از این نظر خیلی فمینیستی است. فمینیست‌ترین فقه قانون دنیاست، کلاً گفته خانم‌ها هیچ کاری نکنند مجبور نیستند مرد هم باید کل زندگی‌اش را تأمین کند دندش نرم! باید برود کار بیرون انجام بدهد؟ نخیر چنین وظیفه‌ای ندارد. کار خانه را به لحاظ فقهی وظیفه دارد؟ نه. لباس بشورد؟ نه. ظرف بشورد؟ نه. نظافت کند؟ نه. چه کار کند؟ هیچی خانم ملکه است، در خانه می‌نشیند، تو باید بروی برای من کار کنی. اتفاقاً آن مردهایی که گفتند کاش ما زن بودیم این چیزها را هم دیدند که گفتند! می‌گوید کل این مسئولیت‌ها روی دوش من است از نظر دنیا هم دادگاه می‌تواند یقه من را بگیرد هم آخرت من عذاب می‌شوم که چرا زندگی همسر و فرزندانت را تأمین نکردی؟ این یعنی سه شیفت باید بدوَم. حالا یک کسی بگوید آقا تو که داری برای زن و بچه‌ات می‌دوی کار تو ارزشی ندارد. یا یک کسی بگوید خانم تو که داری در خانه می‌دوَی تلاش می‌کنی خانه‌ات تمیز باشد، غذایت مناسب و خوب باشد، تغذیه مناسب باشد، عاطفه در خانه باشد، داری زحمت می‌کشی با این که وظیفه فقهی نداشتی داری این کارها را می‌کنی تو عقب ماندی! تو از خانم‌های متجدد عقب ماندی! این کارهایی که تو داری می‌کنی این‌ها بی‌ارزش است! بچه‌ات را شیر می‌دهی، زیرش را تمیز می‌کنی، این کارها بی‌ارزش است. این منطق، پدر بشر امروز را درآورد و خانواده‌ها را نابود کرد. اسلام می گوید آن مردی که دارد برای زن نوکری می‌کند و زنی که دارد برای شوهرش کلفتی می‌کند به این نوکری و کلفتی افتخار کنید این‌ها عبادت است، این‌ها جهاد مقدس است. آن لحظه‌ای در شب که داری برای بچه‌ات بیداری می‌کشی مثل این است که داری نمازشب می‌خوانی. پیامبر(ص) فرمودند زن بگوید شوهرم خسته است بنشینم برای او کمی حرف بزنم، مرد بگوید خانمم خسته است یک مقدار با هم حرف بزنیم جوک بگوییم خاطره تعریف کنیم، پیامبر(ص) فرمودند چه سال‌ها اعتکاف در مسجدالحرام و بیت‌الله، این چند دقیقه حرف زدن زن و شوهر با همدیگر ثوابش بیشتر است. شما دنبال چه هستید؟ مگر دنبال رشد نیستید؟ آن لحظه‌ای که داری زیر بچه‌ات را تمیز می‌کنی تو در حال رشدی تو داری به خداوند نزدیک می‌شوی، تو وارد قلمرو سعادت شدی، آن مردی که رفته دارد خیابان را جارو می‌کشد، زباله‌های مردم را جمع می‌کرد تمام عشقش این است که وقتی خانه می‌رود همسر و فرزندانش شب گرسنه نباشند یک چیزی ببرد و لبخندی به لب داشته باشند این مردی که دارد روفتگری می‌کند این مجاهد فی‌سبیل‌الله است پیامبر(ص) فرمودند مثل کسی است که در احد و بدر، در کنار من و پیش چشم من برای حق بجنگد و شهید شود آن زن و مرد انگار روزی ده بار دارند شهید می‌شوند. زن و مردی که دارند کار می‌کنند برای این که خانواده‌شان آرامش داشته باشد و اگر همت‌شان بالاتر است جامعه‌اش به سعادت نزدیک بشود. این‌ها نگاه اسلامی است. کسی از امام(ع) پرسید آقا بعضی‌ها هستند که مشکلات زندگی دارند خب این‌ها فرصت نمی‌کنند خیلی عبادات مستحب و کلاس عقیدتی سیاسی و درس بروند، باید همه‌ش کار کنند زندگی‌شان نمی‌گذرد، چه مرد چه زن، خب این‌ها از نظر علمی و فرهنگی عقب می‌مانند، نکند این‌ها از بخشی از سعادت محروم شوند؟ آن کسی که دانشمندتر است بگوییم او به خدا نزدیک‌تر شد این که نیست، نیست این‌ها چه کار کنند؟  - جواب را گوش کنید - فرمودند که این‌هایی که از صبح تا شب بیرون برای تأمین زندگی خانواده‌شان کار می‌کنند، مرد، زن، یا در خانه کار می‌کند یا در بیرون، همین که خسته خانه می‌آیند و با خستگی می‌خوابند تمام گناهان آن روزشان بخشیده شده است تمام گناهانی که آن روز از آن‌ها سر زده بخشیده شد بخاطر این که دارد تلاش می‌کند خانواده و جامعه‌اش را کمک کند تأمین کند.

روایت دیگر؛ گفت آقا شاید بعضی‌ها وقت داشته باشند بنشیند 4 ساعت استغفار و ذکر بگوید که خیلی خوب است اما آن کس که نمی‌تواند چه؟ فرمودند گناهانی هست که با ذکر و استغفار بخشیده نمی‌شود با عرق بخشیده می‌شود باید عرق بریزی. گناهانی هست که وقتی عرق می‌ریزی و خسته می‌شوی، ناله می‌کنی که چقدر خسته‌ام، گناهانی هست که با خستگی این گناهان بخشیده می‌شود، باید خسته شوی در خانه و بیرون از خانه. این که نقل شده حضرت زهرا(س) کار خانه و بیرون خانه را هر دو را ایشان انجام می‌داد هم درس علمی بیرون داشت شاگردان مرد و زن، سلمان یکی از شاگردان حضرت فاطمه(س) است جناب سلمان که خودش حکیم بزرگ الهی است. حضرت فاطمه(س) شاگردان مرد و زن داشتند برای این که مفاهیم بزرگ اسلامی را ایشان منتقل می‌کردند همان وقتی که ایشان یک دختر 16- 17 ساله بوده،‌ خانه‌داری و بچه‌داری و شوهرداری‌شان هم که اینگونه بوده که وقتی ایشان از دنیا رفتند یکی از جملاتی که حضرت امیر(ع) به زبان آوردند که خیلی توی فکر بودند و منقلب بودند، پرسیدند آقا به چه فکر می‌کنید؟ فرمودند به فاطمه؛ در تمام زندگی که با هم داشتیم یک خاطره بد از ایشان هرچه فکر می‌کنم به ذهنم نیست، یک عملی از ایشان سر زده باشد یا عکس‌العملی که من را رنجانده باشد حتی یک نمونه من یادم نمی‌آید، هرگز من از ایشان هیچ چیز نخواستم، این هم قابل توجه مردان. من در تمام زندگی یک چیز از ایشان نخواستم که می‌شود لطفاً این کار را بکنی، ولی هرگز نیاز هم نشد که من از ایشان چیزی بخواهم. چون ایشان بدون این که بداند من چیزی بگویم و اصلاً به زبان بیاورم ایشان همیشه فضای داخل خانه مهیا و مرتب بود غیر از این که ایشان به بیرون از خانه چقدر تلاش می‌کرد و به مستضعفین چقدر خدمت می‌کرد به خانواده‌های فقیر، به بچه‌های یتیم، به خانواده شهدا، کار علمی و دینی، توی جبهه اگر لازم می‌شد می‌آمد، پشت جبهه. ایشان در جنگ احد که همه کشته شدند یا فرار کردند، حضرت علی(ع) ماند و زبیر و ابودُجانه که شهید شد یک چند نفر دور پیامبر(ص) بودند، پیامبر(ص) مجروح وسط دشمن گیر کرد این‌ها فرار کردند بعد هم گفتند «قُتل محمد» محمد کشته شد، اسلام تمام شد و به قبل برگشتیم! که بعد آیه نازل شد که «أفان مات» اگر ایشان بمیرد؟ «أو قُتل» یا کشته شود و شهید شود «إن غلبت علی اعقابکم» دوباره این راه طی شده را برمی‌گردید و دوباره سراغ جاهلیت می‌روید؟ این مکتب، این تعالیم چه می‌شود؟ همه کشک بود؟ آن زمانی که همه فرار کردند نقل شده حضرت زهرا(س) آمدند خودشان را بهع خط مقدم رساندند و به کسانی که فرار می‌کردند می‌فرمود کجا می‌روید؟ می‌گفتند شکست خوردیم. گفتند پیامبر(ص) چه شد؟ گفتند می‌گوید کشته شده، معلوم نیست چه شده، همه چیز بهم ریخت. در آن شرایط ایشان با حداقل ابزار پرستاری و پزشکی وسط معرکه می‌رود و در خط محاصره کنار پیامبر(ص) و علی(ع) می‌رود و آنجا دارد که حصیری را می‌سوزانند و به شکل خاکستر روی دستمال تمیز که جلوی خونریزی پیامبر(ص) را بگیرند. خب ایشان در کدام صحنه نبودند؟ بعد جالب است دستانشان از بس کار خانه می‌کردند همیشه زخم بود و آبله زده بود و حال‌شان خراب بود، یک وقت پیامبر(ص) آمدند منزل فاطمه(س) دیدند فاطمه و علی دارند کار خانه می‌کنند، حالا خانه کوچک کاری به آن صورت ندارد دیدند حضرت علی(ع) دارد عدس پاک می‌کند، حضرت فاطمه(س) نیز کار می‌کند پیامبر(ص) فرمودند من آمدم، به کدام‌تان کمک کنم؟ با کدام‌تان شریک شوم؟ حضرت امیر(ع) فرمودند شما می‌خواهید لطف کنید به فاطمه(س) کمک کنید. پیامبر(ع) آمدند دیدند دست‌های حضرت فاطمه(س) خونی است این دستاس و آرد کردن و کارهای بیرون و به همسایه‌ها و به مردم هم مدام خدمت می‌کردند. این‌ها از این شاهزاده‌هایی بودند که به جای این که مخدوم دیگران باشند خادم دیگران بودند. آن‌جا در روایت دارد که حضرت امیر(ع) می‌بینند دست حضرت زهرا(س) خونی است و ایشان کمک هم می‌کنند می‌گویند که برویم پیش رسول‌الله بگوییم می‌شود کسی را برای شما کمک بفرستد؟ ایشان شرم می‌کنند یکی، دوبار؛ ولی بالاخره می‌روند می‌بینند خیلی، هم کارهای اجتماعی، هم کارهای خانه، یک کسی باشد کمک کند چون بچه‌ها هم 3- 4 تا شدند. می‌روند پیش حضرت رسول می‌نشینند پیامبر(ص) منتظر است که چیزی بگویند، متوجه می‌شوند که این‌ها برای چیزی آمدند. بقیه که می‌روند ایشان می‌فرماید خب چه شده؟ آن‌جا حضرت امیر(ع) مطرح می‌کنند که می‌شود کسی باشد که ایشان در کار خانه تنها هستند ایشان را کمک کند؟ قبل از این که قضایای فضّه پیش بیاید. این تسبیحات حضرت زهرا(س) همین جا بود. تعبیری که از رسول‌الله نقل شده این است که فاطمه جان می‌شود ولی من می‌خواهم تو کار کنی، برای دستانت بد است ولی برای رشد تو خوب است، به جای آن ذکر بگو. هرجا دیدی که خیلی فشار کار روی توست، خداوند را تسبیح بگو، لااله‌الاالله بگو، خداوند را تسبیح بگو، سبحان‌الله بگو. همین تسبیحات حضرت زهرا(س). بعدها هم که شرایط طروی شد که همین جناب فضّه، نقره خانم به کمک ایشان آمدند آن‌جا هم شما دیدید که حضرت زهرا(س) تقسیم کار کردند. یک روز فضه خانم می‌شده ایشان کار می‌کردند و یک روز برعکس. حضرت فاطمه(س) به سلمان می‌گفتند عموجان. سلمان هم یک وقت می‌آید می‌بیند چادرش خیلی تمیز است ولی 10- 12 جای آن وصله شده، پاره شده و دوخته شده. حضرت فاطمه(س) دیدند اشک از چشمان سلمان جاری است، فرمودند عموجان چرا گریه می‌کنید؟ فرمودند آخه دختر کسری، ما در ایران بودیم دختر شاه ایران را دیدیم، دختر قیصر را دیدیم، دختر آخرین پیام‌آور خداوند این‌طوری؟ که آن‌جا حضرت زهرا(س) می‌فرمایند که عموجان رسول خدا، خداوند به ما آموخت که ارزش انسان به این‌ها نیست – حالا مضمون این فرمایش – انسانیت انسان به گرانی لباس و امکانات او نیست، بلکه ارزش آن چیز دیگری است. بعد جای دیگر دارد که می‌آید می‌بیند فضه خوابیده، حضرت زهرا(س) دارند کار می‌کنند گاهی هم فضه را باد می‌زنند که بیدار نشود مگس‌های او را می‌پرانند! آمد گفت بخششید مثل این که اشتباه شده، شما فاطمه‌ای یا فضه‌ای؟ فرمود من فاطمه‌ام، ما قرار داریم یک روز ایشان کار می‌کند استراحت می‌کند یک روز ایشان کمک می‌کند کار می‌کند من به کارهای دیگرم می‌رسم.

در اسلام باید راهکار داشت، بله کسی نگفته که کمک خانه نیاور،‌ یا کارها را تقسیم نکن، حتی این که کار درون خانه، کار زن؛ کار بیرون کار مرد، این‌ها واجب نیست این‌ها یک تقسیم کاری است که کاملاً به نفع مرد و زن است همین الآنشم به نفع است و همین الآن هم بهترین تقسیم است. ولی این هم واجب نشده، این را که نگفتند که این کار بیرون، این کار درون، نه. ابتکار بزنید شیوه‌های مختلف. این عواطف عالی انسانی نباید رشته‌اش پاره شود این کانون خانواده که کانون پرورش احساسات متعالی است که انسان در خانواده عشق‌ورزی و فداکاری را تمرین می‌کند. کسی اگر در خانه نتواند فداکاری و دوست داشتن و دوست داشته شدن را تجربه کند در جامعه نمی‌تواند. اغلب این‌هایی را که می‌بینید در دنیا جنایتکار هستند اغلب این‌ها خانواده درستی نداشتند. عقده دارد. مزه محبت مادر را نچشیده است. سایه پدر را روی سرش ندیده، پدر و مادرش از همان اول طلاق، جدایی، دعوا. کسی که مزه خانواده را چشیده باشد و واقعاً به لحاظ احساسات و عاطفه در خانه تأمین شده باشد بچه‌ای بوده خودش را برای مادرش لوس کرده، احتیاج دارد که لوس می‌کند. اصلاً بعضی از آدم‌های بزرگ خودشان را برای مادران‌شان لوس می‌کنند. این یک نیازی است. و مفهوم اعتماد به پدر را، احترام به پدر را تجربه نکرده است. این‌ها فردا که در جامعه می‌آیند به یک جایی می‌رسند تمام آن عقده‌ها تبدیل به جنایت علیه مردم و علیه بشریت می‌شود. خانواده، ضامن حفظ جامعه است.

بنابراین آیا اشتغال زنان بیرون از خانه بله یا نه؟ بله. مرد هم همین‌طور. روابط اجتماعی بله یا نه؟ بله. اما به شرط این که این نهاد طبیعی و اصیل و سالم انسانی ضعیف نشود، متلاشی نشود، متزلزل نشود، طوری نشود که زن و شوهر که به خانه می‌آیند اصلاً نمی‌دانند به همدیگر چه بگویند؟ الآن بعضی خانواده‌ها این‌طوری شدند. بیرون هر دو کار و گرفتاری دارند، البته این به بیرون نیست گاهی زن در خانه است و مرد بیرون است باز هم می‌آیند همدیگر را می‌بینند نمی‌دانند به همدیگر چه بگویند کل حرفی که می‌زنند این به او می‌گوید غذا چه درست کردی؟ این هم به او می‌گوید پول آوردی یا نه؟ دیگر حرفی ندارند با هم بزنند! این دیگر خانواده اسلامی نیست.

مسئله دیگر؛ شرایط ازدواج به تمام معنا باید در یک جامعه سالم، آسان باشد. شائبه‌های طبقاتی نداشته باشد، شائبه سوداگری نداشته باشد. ازدواج که کاسبی نیست. خب آن‌ها چه دارند ما چه داریم؟ آن‌ها در چه طبقه‌ای هستند ما چه؟ امکانات چه دارند؟ مهریه چقدر است؟ مگر کاسبی است؟ مهریه هدیه است. مرد باید ناز زن را بکشد از او خواهش کند و یک هدیه‌ای بدهد. حالا طرف آمده به عنوان فمینیستی، آقا چرا همیشه مردان از زنان خواستگاری کنند ما می‌خواهیم زنان از مردان خواستگاری بکنیم. خب بکن. مگر ممنوع است؟ آن هم حلال است ولی ظرفیت آن را داشته باش که بعداً هر کاری پیش بیاید مرد می‌گوید زن تو دنبال من آمدی. این را به زنان بگویی خیلی‌هایشان سکته می‌کنند. ولی شما به مردان ده بار بگویید تو دنبال من آمدی، می‌گوید بله دلم خواست که آمدم. خب اسلام که نگفته زن از مردم خواستگاری نکند، زن از مرد خواستگاری کند به شرطی که شعور و ظرفیت آن را هر دویشان داشته باشند بعداً مرد توی سر زن نزند. اسلام که این را مانع نشده است. مهریه، یک هدیه است چطوری تبدیل به دلار و ارز و طلا شد؟ ازدواج‌ها را سخت کردیم طلاق‌ها آسان شد اسم‌مان هم جامعه مذهبی است. این‌ها ربطی به فرهنگ اسلامی ندارد.

آخرین نکته‌ای که عرض می‌کنم این است، هم حکومت، دولت و قوه قضائیه وظیفه دارند حمایت اقتصادی، حمایت قضایی بکنند با اقدامات قانونی و مدیریتی در دفاع از خانواده، هرچه که خانواده‌ها را در خطر قرار می‌دهد این‌ها را تضعیف کنند و هم خود زن و مرد این احساس را داشته باشند در مکتب حضرت زینب(س) و در مکتب حسین(ع)، که زن و مرد مکمل هم هستند، ما به لحاظ ارزش پیش خداوند مساوی هستیم، در 90 درصد از وظایف‌مان همه‌مان مثل هم هستیم. 10 درصدی، آن هم در خانواده، یک تقسیم کاری بین ما ممکن است آن هم بدون مابه‌ازاء نیست. مواهب زندگی، حقوق اجتماعی، امکان آموزش، تحصیل، خودسازی اسلامی، فردی، خودسازی اجتماعی، دستیابی به تخصص فنی و اجتماعی و علمی و فعالیت اقتصادی سالم، در همه این‌ها مرد و زن حق دارند. منتها مرد وظیفه هم دارد ولی زن وظیفه ندارد منتها حق دارد. منتها تفاوت‌ها را بسنجند و بعد فهمد که نیاز کودک به تو بیش از نیاز کودک به پدرش است. رابطه کودک با مادر مثل رابطه کودک با پدر نیست بخصوص در دوران نوزادی و کودکی و آن چند سال اول. اصلاً مرد، توان زن را برای یک چنین تعاملی با کودک و فرزند ندارد ولو کودکش را هم خیلی دوست داشته باشد اصلاً بلد نیست. شما یک مرد را با کودک و نوزاد بگذارید اول هی قربان و صدقه و بازی و گوگولی گوگولی! بعد که خنده و شوخی‌هایش تمام می‌شود یک مرتبه می‌بینید مرد دارد با بچه‌اش رقابت می‌کنند به زنش می‌گوید چرا غذای این را زودتر دادی غذای من را نمی‌دهی! اصلاً یادش رفت که تو پدر این هستی! خیلی‌ها. حالا هر مردی یک نقطه ضعفی دارد، مردها نقطه ضعف‌های زیادی دارند بعضی‌هایشان نقطه ضعف‌های دیگر دارند این نه این که عمدی باشد اصلاً بعضی کارها از مرد برنمی‌آید یا بسیار سخت برمی‌آید یعنی هم خودش را نابود می‌کند و هم پدر آن نوزاد و کودک را درمی‌آورد. خب زن باید این را متوجه باشد که نیاز کودک به من، غیر از نیاز کودک به شوهر و همسر من است، به مرد است، این را بفهمد که یک تفاوتی وجود دارد. وظیفه ندارم، خیلی خب از نظر فقهی تو اصلاً وظیفه نداری به بچه‌ات شیر هم بدهی. پول هم بگیری بگویی هر وعده شیر این‌قدر پول می‌گیرم. کدام مادر است که این کار را بکند؟ اخلاق اسلامی کجا رفت؟

حالا یک سؤالی هم هست که می‌گویند نفقه را که مرد باید بدهد آیا بردن زن به تفریح، مسافرت، امکانات آموزشی مختلف و... مگر این‌ها جزو نفقه است؟ نه، این‌ها جزو نفقه نیست اما وقتی زنی دارد توی خانه کارهایی انجام می‌دهد که او هم جزو وظیفه‌اش نیست، دارد آشپزی می‌کند، نظافت می‌کند، فرزنددری می‌کند و... خب این‌ها هم جزو وظایفش نیست، شما مازاد بر نفقه در ازای این زحمت‌ها شما هم باید یک هزینه‌ای بکنید برای درسش، تفریحش، بهداشتش و... این از نظر شرعی. این را باید به مرد گفت که وظایف تو در برابر زن چیست؟ به زن باید گفت وظایف تو در برابر مرد چیست؟ اما اشتباهی که الآن می‌کنند این است می‌آیند به زن می‌گویند حقوق تو در برابر مرد این است برو یقه او را بگیرد. به مرد می‌گویند اختیارات شرعی تو این‌هاست به زنت محل نگذار! این اشتباه است، این روش تربیت اسلامی نیست. مگر سیدالشهداء(ع) با همسرش این‌طوری بود؟ همین امام حسین کربلا، خون، جهاد، شهادت. نقل شده که یکی از صحابی امام حسین(ع) می‌رود درب منزل ایشان می‌بیند امام حسین(ع) در خانه یک پیراهن قرمز پوشیده، می‌گوید آقا ببخشید این لباس‌ها در شأن شماست؟ ایشان فرمودند بله، خانمم این رنگ را دوست دارد همسرم دوست دارد من این لباس را بپوشم. همین حسین کربلا.

زن و مرد باید بدانند هر دو باید متعهد باشند نقش طبیعی خودشان را در رابطه با خانه و خانواده و فرزندان حفظ کنند. آن نقش را نباید فدای خواسته‌های دیگر خودت بکنی. دلم می‌خواهد در هنر این‌طوری بشوم، دلم می‌خواهد در حوزه به من بگویند خانم استاد، آقای استاد، خیلی خوب، دلت می‌خواهد باریک‌الله، ولی خانواده را فدای خواسته‌های دیگرت نکن. به زنان باید شخصیت داد هیچ کس حق اهانت به زن ندارد. حتی توی جامعه ما یک وقتی زن فحش بوده است! یک وقتی دیدم توی یک فیلمی می‌گوید از زن پست‌تر باشم اگر این کار را بکنم! توی فیلم! از زن کمتر یا از زن پست‌تر، یک چنین چیزی گفت. این چه ربطی به ادبیات اسلام دارد؟ این ادبیات جاهلی است، این ادبیات پست غیر اسلامی است. پیامبر(ص) فرمودند هیچ مردمی به هیچ زنی اهانت نمی‌کند الا این که خودش لئیم و پست باشد. فرمودند مردانی که به زنان اهانت می‌کنند لئیم هستند، «لئیم» یعنی پست. چون این‌هایی که دارم می‌گویم مسائلی است که از اول انقلاب در متون ایدئولوژیک انقلاب اسلامی این‌ها آمده، نه این که شما فکر کنید ما همین الآن داریم این حرف‌ها را می‌زنیم. 40 سال پیش این حرف‌ها بوده است،‌ منتها گاهی یک جاهایی فاصله گرفتیم. بها دادن، ارج دادن به زنان، اما نه این که زن را به مرد و مرد را به زن تبدیل کنید که این هم مضرّ به حال خانواده است و هم مضرّ به حال جامعه است و هم مضرّ برای زن و هم مرد و هم خانواده و فرزندان‌شان است و زن و مرد را از مسیری که خداوند برای آن‌ها خواسته منحرف می‌کند. الآن بعضی‌ها فکر می‌کنند که زن باارزش زنی است که ادای مردان را بیشتر درمی‌آورد در مردانگی با مردها مسابقه بدهد. این فیلم‌های غربی را دیدید که می‌خواهند مقام زن را بالا نشان بدهند زنی را نشان می‌دهد که مثل مردان خشن،‌ خشن است مثلاً 6 تا چشم درمی‌آورد، 7 نفر را خفه می‌کند. آدم می‌کشد. فکر می‌کند این یک ارزش است. این برای مردش هم ارزش نیست چه برسد برای زنش. بزرگترین اهانت به زن این است که به او بگویند تو وقتی باارزشی که شبیه مردها باشی. این یعنی مردان باارزش هستند و زنان بی‌ارزش هستند. باید بگویی توی زن وقتی با ارزشی که یک زن با ارزش باشی و به مرد بگویند تو وقتی یک مرد باارزشی که یک مرد با ارزشی باشی. نه مرد ادای زن را دربیاورد و با زنان رقابت کند نه زنان با مردان رقابت کنند. الآن مردان در پوشش با خانم‌ها رقابت می‌کنند! حالا که من شنیدم زیرابرو هم بعضی‌ها برمی‌دارند!

یکی از حضار: ببخشید این مسئله تغییر جنسیت را چطوری علما اجازه دادند؟

استاد: تا جایی که بنده در جریان هستم فقهای ما دو جور حکم تغییر جنسیت داده‌اند. یک تغییر جنسیت بر اساس شهوت و تمایل است مرد می‌خواهد زن بشود و زن می‌خواهد مرد بشود این‌ها ممنوع است و به لحاظ شرعی درست نیست و حرام است. اما یک تغییر جنسیت به این معنا تغییر جنسیت نیست گاهی کسانی هستند دوجنسی‌اند. مثلاً به اصطلاح خنثی هستند یعنی علائم مردانگی و زنانگی در آن‌ها هست، به لحاظ جنسی مشکل دارند. بعضی از این‌ها زنانگی در آن‌ها قوی‌تر از مردانگی است. راجع به این‌ها می‌گویند اگر دوجنسی است تصمیم بگیرد می‌خواهد مرد باشد یا زن؟ این اشکال ندارد.

همان: این فرق می‌کند، می‌بینم یک خانمی اخلاق مرد دارد و بعد به ایشان اجازه دادند مرد بشود.

استاد: نه ببینید اخلاق دو بحث است. مثلاً فرض کنید یک زنی را ببینید که این زن دعوایی است مدام دعوا می‌کند و خشن است، بگوید این مرد است. این را نگفتند. ما زنانی داریم خشن و تندخو، مردانی هم داریم که از لحاظ اخلاق و رفتاری خیلی آرام و ساکت هستند که بعضی‌ها می‌گویند این اخلاق مردانه است و آن اخلاق زنانه. این‌جا تغییر جنسیت نیست. اما در بعضی از اشخاص هست که هم هورمون زنانه و هم هورمون مردانه هست ترشح می‌شود غدد هست و بعضی از رفتارها، رفتارهای جنسی است نه غیر جنسی. رفتار جنسی مردانه و زنانه هر دو در او هست یعنی هم تمایل دارد نقش مرد را در رفتار جنسی داشته باشد هم تمایل دارد نقش زن را داشته باشد این را گفتند که یکی‌اش را انتخاب کن دوتایی‌اش با هم نمی‌شود. ممکن است کسی بگوید تمایل مردانه در او بیشتر است. این‌جا بعضی از فقها گفته‌اند اگر در یک کسی هورمون‌های زنانه قوی‌تر است یعنی اگر این را بخواهی جراحی کنی بهتر است که مرد بشود ولی خودش مثلاً گفته می‌خواهم زن بشوم یا برعکس گفته می‌خواهم مرد بشوم، این را بعضی از فقها گفته‌اند اشکالی ندارد می‌شود تصمیم بگیرد. حالا ممکن است این‌جا شما بگویی باید با مشاور صحبت کند،‌ با مشاور اخلاقی، مشاور خانواده، مشاور جنسی و روانشناس، این‌ها اشکالی ندارد ولی بالاخره وقتی تصمیم گرفتی این نوع تغییر جنسیت اشکالی ندارد. یا بعضی‌ها هستند که اگر هورمون‌های جنسی در آن‌ها باشد ممکن است صدمات جنسی ببینند. پس موارد خاص اضطرار را فقها گفته‌اند اشکالی ندارد. اما این تغییر جنسیتی که در دنیا و در غرب مطرح است این بحث‌های بهداشتی و پزشکی نیست مسئله شهوترانی و تفنن‌طلبی و تنوع‌طلبی است که آن ممنوع است.

والسلام علیکم و رحمه‌الله



هشتگ‌های موضوعی

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha